بعضی وقتها
رسیدن به بعضی از آرزوها به قشنگی نرسیدنشون نیست …
.
.
بخندیم اما سرمایه ی خنده هایمان اشک های دیگران نباشد
!
.
.
“اسیر” گذر زمان نباش …
“اثر” گذار باش …
.
.
این یک قانون کهن دنیاست ، قانونی نامکتوب
:
هر کسی که چیزی بیشتر دارد ، در همان دَم چیزی هم کمتر
دارد !
.
.
آدم ها قدر چیزهاى گرون رو بیشتر مى دونن
…
پس قیمتى باش !!!
.
ادامه مطلب ...
سردم شده است
و از درون می سوزم
حالا شده کار هر شب و هر روزم
تو شعر مرا بپوش سرما نخوری
من دکمه ی این قافیه را می دوزم
.
.
سوختن با تو به پروانه شدن می ارزد
عشق این بار به دیوانه شدن می ارزد
گرچه خاکسترم و هم سفر باد ولی
جستجوی تو به بی خانه شدن می ارزد
.
.
شاید فراموشت شدم ، شاید دلت تنگه برام
شاید بیداری مثل من ، به فکر اون خاطره هام
شاید تو هم شب که میشه میری به سمت جاده ها
بگو تو هم خسته شدی مثل من از فاصله ها
.
.
زبانم را نگاه خسته ات بست
زمستان با زمستان ها بپیوست
نگاهت لرزشی انداخت در دشت
دلم چون متن یک آیینه بشکست
.
ادامه مطلب ...
ما که رفتیم
ولی به اونی که پیششی بگو “عاشقتم” تیکه کلامته …
.
.
همه چیزم بودی اما نفهمیدی …
حالا روزی ۱۰۰۰بار میگم فقط
یه اشتباه بودی و بس !
.
.
گاهی فکر میکنم …
بعضی هاااا همان بعضی هاااا بمانند بهتر است
!
.
.
بعضی آدما مثل لیوان میمونن …
زیادتر از ظرفیت که بهشون بها بدی سر ریز میکنن ، اول
خودشونو به گند میکشن بعد دور و برشون رو !!!
.
.
نشسته ام به یاد کودکی هایم …
دور غلط ها یک خط بسته میکشم …
دور تو … دور خودم …
.
ادامه مطلب ...
وقتی گریه
میکنی زیباتر میشوی …
اما بخند ، من به همان زیبا که “تر” نیست قانعم
!
.
.
می گویند دنیا دار مکافات است !
دنیا را بی خیال ، فعلا که دار و ندار ما تویی و ندیدنت
مکافات …
.
.
قوطی های رنگ را به دیوار می پاشم …
بیهوده است ، تصویر تو پاک شدنی نیست از روی دیوار نگاهم
!
.
.
اینجا صدای پا زیاد می شنوم اما هیچکدام تو نیستی
!!!
“دلم” خوش کرده خودش را به این فکر که شاید “پا برهنه”
بیایی !
.
.
کاش داشتنت به راحتی دوست داشتنت بود
…
.
ادامه مطلب ...
ببین با من
چه کرده اند که تنها درد ، شفای درد من است …
.
.
زندگی ساده است ؛ به سادگی نبودن تو و به سادگی شکستن من
…
.
.
هیچ هم برای خودش عالمی دارد …
وقتی “همه” هایت هیچ میشوند ؛ آن وقت “هیچ” برایت یک
دنیاست …
.
.
من بروم ؛ آب ار آب تکان نمی خورد !
تو نرو که بی تو دنیا به هم می خورد
…
.
.
تیغ روزگار شاهرگ “کلامم” را چنان بریده که سکوتم “بند”
نمی آید …
.
ادامه مطلب ...
دندانم شکست
برای سنگریزه ای که در غذایم بود …
دردم گرفت نه برای دندانم ، برای کم شدن سوی چشم مادرم
!
.
.
منو رنگ نکن ، من صافکاری لازمم …
.
.
اگه خیلی مهربان شود ورق میزند ولی اکثر اوقات آدم رو
مچاله میکند روزگار …
.
.
مرد واسه بستن بند کفشش پاشو بالا میاره ، خم نمیشه
!
.
.
به من در کودکی بارها آموخته اند که همه آدم ها میمیرند
ولی کسی به من هیچگاه نیاموخت که همه آدمها زندگی نمیکنند و کسی به من
نیاموخت که هر تولدی آغاز هر زندگی نیست همانطوری که هر مرگی پایان هر زندگی
نمی باشد …
.
ادامه مطلب ...
این پست هم به افتخار بچه های دانشجو به ویژه بچه های دانشجوی
سایت ! البته کلا طنزه ……
.
به احترام تقلب های نافرجامی که سر جلسه امتحان برده شد
و استفاده نشد ، یک ساعت سکوت …
تسلیت میگم ! مشروطی آخرتون باشه …
.
.
مشروط چشمانت منم
روزت مبارک نازنین
.
.
“اگه اولش به فکر آخرش نباشی ، آخرش به فکر اولش میفتی”
بین این جمله ، دانشجو و آخر ترم یه قضیه ظریفی هست که
اثبات آن بر عهده دانشجویان عزیز می باشد …
.
.
“جزوتونو میدید من یه کپی ازش بگیرم ؟؟؟” چیست ؟
(دنباله ای از اتفاقات …)
چند ماه بعد …
آیا بنده وکیلم ؟؟؟
.
ادامه مطلب ...